معرفی یک فیلم از هر سال در دههی اول ۲۰۰۰
دهه ۲۰۰۰ میلادی شروع فیلمهای قرن بیست و یکم بود و سینما تغییراتی نیز به خود دید. در ادامه سعی کردیم فیلمهای خوبی از هر سال در دهه ۲۰۰۰ انتخاب و معرفی کنیم تا این آخر هفته بتوانید مجموعهای از بهترین فیلمها را مشاهده کنید.
2010- قوی سیاه (Black Swan)

سال ۲۰۱۰ سال پر فیلمی بود و چندین فیلمساز نام آشنا در این سال فیلم خود را منتشر کردند.
برای مثال دیوید فینچر با فیلم Social Network ظاهر شد و یا نولان که فیلم موفق Inception را منتشر کرد و دارن آرونوفسکی که با فیلم Black Swan اثری فوقالعاده بر جای گذاشت.
داستان فیلم قوی سیاه درباره بالرینی جوان است که در تلاش و تکاپو برای گرفتن نقش قوی ملکه در نمایشنامه است و فشارهای روانی متعددی او را در تنگنا قرار داده.
فیلم که در ژانر روانشناختی قرار داده شده سعی در به رخ کشیدن و نشان دادن هزینه بی نقص شدن دارد. آرونوفسکی در واقع با این فیلم ادای احترامی به این رقص نیز داشته.
بازیگر نقش اصلی فیلم ناتالی پورتمن است که برای آماده شدن برای این نقش مدت زیادی شبانه روز تمرین رقص باله میکرده که این تلاش و کوشش او برایش اسکار بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد.
2009- مادر (Mother)

سال ۲۰۰۹ اما پر است از فیلمهای خوب با فیلمسازان بهتر اما دیده نشده. سال ۲۰۰۹ سالی بود که فیلم Antichrist ساخته لارس فون تریه اکران شد؛ فیلمی که به عقیده برخی منتقدین بهترین فیلم قرن است. همچنین گاسپار نوئه کارگردان معروف و صاحب سبک نیز فیلم بسیار موفقش یعنی Enter The Void را ساخت.
اما اینجا میخواهیم بپردازیم به یکی از فیلمهای کمتر دیده شده از کارگردان مشهور کرهای، بونگ جون هو یعنی Mother.
داستان فیلم شرح زندگی مادری است که فرزندش دچار عقب ماندگی است و روزی به او اتهام قتل زده میشود و به این دلیل بازداشت میشود و اکنون این مادر به تنهایی دنبال ثابت کردن بی گناهی فرزندش است.
2008- نیویورک، جز به کل (Synecdoche NY)

۲۰۰۸ سالی بود که موفق ترین قسمت از سه گانه بتمن ساخته کریستوفر نولان منتشر شد. همچنین فیلمهایی چون میلیونر زاغهنشین، Wall E و از جمله فیلم Synecdoche NY نیز اکران شدند.
فیلم نیویورک، جز به کل درباره کارگردان تئاتری است که در زندگی با بحران مواجه شده و پس از اینکه همسرش او را ترک میکند با جایزه مکآرتور که بدست اورده میخواهد یک تئاتر بزرگ را کارگردانی کند.
نویسنده و کارگردان فیلم چارلی کافمن است که نام او را ممکن است قبلا بعنوان نویسنده فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک یا کارگردان فیلم در پی پایانم شنیده باشید. این فیلم اولین تجربه کارگردانی کافمن است.
2007- وعدههای شرقی (Eastern Promises)

۲۰۰۷ ممکن است برای بعضیها بخاطر وجود انیمیشن راتاتویی خاطره انگیز باشد، البته در این سال فیلمهای خوب دیگری چون No Country For Old Man، There Will Be Blood و Zodiac که به ترتیب به کارگردانی برادران کوئن، پاول توماس اندرسن و دیوید فینچر هستند نیز منتشر شدند.
وعدههای شرقی اما یکی از فیلمهای کمتر دیده شده از یک کارگردان مستقل و صاحب سبک که نامش خیلی شناخته شده نیست یعنی دیوید کراننبرگ است.
داستان فیلم از جایی شروع میشود که دختری باردار سراسیمه وارد داروخانه میشود و تقاضای کمک میکند، آنا پرستاری با یک رگه روسی میتواند فقط فرزند را نجات دهد اما پس از برداشتن دفترچه خاطرات مادر سعی در پیدا کردن او دارد و سرنخها او را به یک باند مافیایی روسی در لندن هدایت میکنند.
شاید وعدههای شرقی یکی از متفاوت ترین فیلمهای مافیایی ای باشد که دیدید.
نائومی واتس و ویگو مورتنسن نیز از بازیگران مطرح فیلم به همراه وینسنت کسل هستند.
2006- حیثیت (Prestige)

اما سال ۲۰۰۶ سالی پر از آثار خاطره انگیز بود. شبی در موزه یکی از این فیلمهای خاطرهانگیز بود، همچنین سری فیلمهای جدید جیمزباند با بازیگری دنیل کریگ از سال ۲۰۰۶ با فیلم کازینو رویال شروع شد.
همچنین ۲۰۰۶ برای دوستداران انیمیشن هم سال خوبی بود. انیمیشن هایی مثل جرج کنجکاو، رئیس مزرعه، فصل شکار، گارفیلد قسمت دوم عصر یخبندان و بر آب رفته (Flushed Away) همگی در این سال منتشر شدند.
اما در ۲۰۰۶ علاوه بر اینها دو کارگردان معروف یعنی نولان و اسکورسیزی نیز فیلم ساختند.
حیثیت اثر نولان و رفتگان ساخته مارتین اسکورسیزی.
داستان فیلم حیثیت درباره دو شعبدهباز است که برای تثبیت برتریشان بر دیگری دست به کارهایی میزنند که نتایج غمانگیزی دارد.
حیثیت یا پرستیژ از فیلمهای بسیار خوب ولی کمتر دیده شدهی نولان است.
2005- سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر (Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe)

۲۰۰۵ اما سال به نسبت ساکت تری بود.
فیلمهایی مثل کارخانه شکلات سازی چارلی، بر جدید اثر ترنس مالیک و همچنین سری اول انیمیشن ماداگاسکار نیز در این سال اکران شدند.
گفتنی است ۲۰۰۵ سال آغاز ۳ گانه بتمن با کارگردانی کریستوفر نولان بود.
نارنیا سری فیلمهایی است که از رمانی به همین نام اقتباس شده و در ۳ قسمت در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ ساخته شده.
خلاصه داستان قسمت اول درباره چهار بچه در زمان جنگ جهانی دوم است که از طریق یک کمد به دنیای فانتزی با نام نارنیا وارد میشوند.
2004- 2046
.jpeg)
۲۰۰۴ هم سال انتشار قسمت دوم بیل را بکش و قسمت دوم سه گانه مرد عنکبوتی و همچنین قسمت دوم شرک بود! همچنین انیمیشن شگفت انگیزان نیز در این سال اکران شد.
۲۰۴۶ هم از قضا قسمت دوم و ادامهای برای فیلم در حال و هوای عشق است. ۲۰۴۶ یکی از بهترین آثار وونگ کار وای است. اگر تا بحال موفق به دیدن آثار کار وای نشدهاید این فیلم نمیتواند شروع خوبی برایتان باشد. اما اگر با آثار او آشنا هستید و در حال و هوای عشق را دیدید، منتظر چه هستید؟
2003- کسب و کار ایتالیایی (The Italian Job)

در سال ۲۰۰۳ شاهد اولین قسمت از سری فیلمهای دزدان دریایی کارائیب بودیم و همچنین اولین قسمت بیل را بکش در این سال منتشر شد.
دو فیلم شاهکار کرهای معروف Memories Of a Murderer و Oldboy نیز که بین علاقهمندان شناخته شده هستند هم در این سال اکران شدند.
از دیگر فیلمهای این سال میتوان به گمشده در ترجمه اثر سوفیا کاپولا و داگویل اثر استاد لارس فون تریه اشاره کرد.
فیلم کسب و کار ایتالیایی فیلمی در ژانر اکشن است که محصول مشترک فرانسه و آمریکا است.
داستان فیلم درباره گروهی سارق حرفهای است که چارلی مغز متفکر آنهاست و او همه را بار دیگر گرد هم میآورد تا به انتقام دوست سابقشان که به آنها نارو زده برخیزند.
از بازیگران شاخص این فیلم ۱۱۰ دقیقه ای میتوان به شارلیز تِرِن، جیسون استاتهام، مارک والبرگ و ادوارد نورتون اشاره کرد.
2002- دار و دسته نیویورکیها (Gangs Of Newyork)

اولین قسمت سه گانه مرد عنکبوتی، اگر میتوانی من را بگیر اثر استیون اسپیلبرگ، پیانیستِ رومن پولانسکی، قسمت اول انیمیشن عصر یخبندان، اتاق امن یا اتاق اضطراری ساخته دیوید فینچر و البته دار و دسته نیویورکیهای اسکورسیزی از مطرح ترین فیلمهای سال ۲۰۰۲ هستند.
دار و دسته نیویورکیها در باره دو دسته آمریکاییهای بومی و ایرلندیهای مهاجر است که آتش جنگشان بین سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۲ بسیار داغ شده بود.
دی لوییس، دیکاپریو و کامرون دیاز و لیام نیسون از بازیگران مطرح فیلم هستند. دی لوییس که از بازیگران متد اکتینگ به شمار میرود طی فیلمبرداری به ذات الریه مبتلا شد، لهجه غلیظ نیویورکی آموخت، در صحنه دعوایش با دیکاپریو دماغش شکست و حتی برای چاقو بازی بهتر مدتی در یک سیرک تمرین کرد!
اسکورسیزی بعدها اعلام کرد که سریالی از این وقایع خواهد ساخت.
2001- روز تمرین (Training Day)
